بهنظرم اینکه ادم بتونه حرف بزنه بدون فکر کردن به درست و غلطش و واکنش طرف مقابل یهحُسن بزرگه که کنار ادمای کمی میشه داشت این حُسنو.
نمیگم یهجوری حرف بزنیم که دل بشیم یا خیلی رک باشیم، ولی اینکه هربار یهواکنش جدید و غیرمنتظره ببینی یا مثلا تا حرف میزنی طرف بگه باز تو شرو کردی، یا هی بخوای واسه هرحرفت توضیح بدی ادمو پشیمون میکنه از حرف زدن واسه خیلیا.
و این پشیمونی پشتش دلسرد شدنه، کمرنگ کردن اون ادما توو زندگیته، و البته دونستنِ بیشترِ قدرِ ادمای دستهاوله :)
اونایی که شنوندهی خوبیان وما موافقای خوبی نیستن، فقط یاد گرفتن اجازه بدن هرجوری هستی باشی و حرف بزنی بدوناینکه اونلحظه توو ذوقطرفشون بزنن و قضاوتش کنن.
دوسدارم از اون ادمایدستهاول باشم و باید براش تلاش کنم، پس این باشه اولویت درحالحاضرم توو رابطه با ادما :)
+ گذشتهام از همهعالم.بهدیدنِ تو رسیدهام.اگرچه درد کشیدهام در اسمانِدلت از رهاییِ تو چشیدهام من بهونهای ندارم اگه توعم نباشی بخوام دووم بیارم...
درباره این سایت